کاریز

کاریز محل خروج آب از قنات است و در من خروج دردها

کاریز

کاریز محل خروج آب از قنات است و در من خروج دردها

بی در و پیکرترین وبلاگی است که دیده اید
اینجا مخروبه ای است که دردهایم را در آن نجوا می کنم، سنگ صبورم است. مخاطب حرف هایی است که به هیچ کس نمی توانم بگویم...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

من فقط و فقط به فالحافظ اعتقاد دارم. اما خیلی اتفاقی دیشب وندتا فال تاروت گرفتم خیلی راست بود، ولی ممکنه تصادفی باشه اما عجیب بود که راست بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۲۲
الهام

واقعا


خداوند امکان. خداوند عالم.


الآن داره چی کار می کنه، چه فکری تو سرشه، با فرشته هاش راجع به من به هم چی میگن؟


واقعا دوست دارم بدونم.

کسی که آرزوی مرگ می کنه چه جوابی داره.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۲۲
الهام

ای کاش یه قطره آب بودم یا قطره روغن، می چکدم رو زمین و می رفتم تو خاک.

مثل وقتی که می میرم.


الآن که فکرشو می کنم. یادم می آد خواهرم اون وقتا که پشت کنکور بود تو کتاباش می نوشت مریم بمیر، مریم بمیر.


من هم که از بست سالگی درست بیست سالگی فهمیدم به بودن آلوده بودن یعنی چی؟ دلم می خواست هستیم نیستی بشه. 

به دنبال راه های خودکشی بودم و هستم. زندگی هیچ وقت بهتر نیست تا وقتی زنده ایم. وقتی می می ریم روی خوب شو نشون می ده و این یه حقه است یه حقه که بگیم آخی، طفلک، فلانی اگر زنده بود این روزها رو می دید..‌چه حیف!



امروز پست اومد و بسته سفارشی رو آورد. خیلی دعا دعا کردم کسی خونه نباشه وقتی می آد ولی همه بودن.

کلی غر شنیدم بابتش. فقط پنجاه تومن شده بودن. آرزوی مرگ کردم مثل همیشه مثل همیه.


این آرزوی منه وقتی سر کلاس زبانم وقتی هر کجا هستم و تن لشم رو به این ور و اون ور می برم. این آرزوی منه.


گاهی فکر می کنم خودمو جلپی ماشین بندازم ولی باید مختصات دقیق باشه که طوری تصادف کنم که زنده نمونم و اینکه اعضامو اهدا کنم، حیفه تو بدن من باشن.

یا اینکهخوش خیم سینم بدخیم بشن و سراسر بدنمو بگیرن. اما اونجوری باز پول خرجم می کنن، نه.

همون مرگ یهویی راحت تره.

مورهای خوس

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۱۸
الهام

برای یک‌هزارمین بار تلگرامو‌پاک‌کردم.


وقتی بی کسی مو به رخم می کشه باید برای چی داشته باشمش؟

تازه‌می خوام قهر کنم کلاس زبانم نرم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۶ ، ۰۲:۲۸
الهام

این روزا به شدت بهانه گیر شدم وگرنه وضعیت تنهاییم مث سابقه.


پیمان بعد از چند ماه برگشت اما قربون برنگشتنش. تصمیم‌گرفتیم مث قبل کاری به کار هم نداشته باشیم. با اینکه من پیمانو خیلی دوست دارم و خیلی هم ازش یاد می گیرم و یه جورایی همفکرم باهاش، ولی علنا میگخ که کلی دوست دختر داره. یه جورایی تم روشنفکری داره، به من میگه تو یه دوست صمیمی هستی همین. حتا به عنوان دوست دختر هم قبول نداره و تاکید داره که وابستگی نباید پیش بیاد.


من اما نمی خوام و نمی تونم بی تفاوت باشم، چون من فقط پیمانو دارم. دختر خیلی تنهایی هستم. باید بگم اینمدت در نبود پیمان اونقدر با تنهایی ام سازگار شده بودم که حضور کسی اون رو خراب می کرد، اونم کسی که همش باید غصه ی آنلاین بودن شو بخورم و اینمه الآن با کی رفته کافه یا سینما. اونطوری استرس بیشتری بهم وارد می شد اونم وقتی که نباید استرس داشته باشم.


من رسما آدم‌گشادی هستم. واقعا. لباسام همه دارن جر می خورن از بس تنگ شدن،چون هیچ تحرکی ندارم. این مسئله منو نارتحت نمی کنه چون می خوام چاق تر هم بشم تا بترکم و بمیرم.





موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۶ ، ۰۲:۲۲
الهام

ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۰۱
الهام

هر روز چاق تر می شم.

تنبل تر.

بی ذوق تر.

انگیزه از زندگیم رخت بر بسته



تو تاکسی خودمو تو آیینه نگاه کردم ترسیدم. چقدر زشت بودم.

حق دارن آدم ها دوستم نداشته باشن.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۵۹
الهام

ووووییی


خدا نصیب نکنه دوست مقرراتی و‌وسواسی و سخت گیر


برعکس خودمه


یعنیا


داریم بحث می کنیم دو ساعته الکی، سر چی؟

اینکه من میگم نیم ساعت دیرتر بریم

اون میکه زودتر


اح.



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۱۵
الهام

آفتاب خورده بود به گوشواره ام، نور طلاییش منعکش شده بود رو دستم، هی می درخشید و می درحشید.

من اصن عاشق تلألؤام.

عاشق اینم آفتاب بخوره تو حوض آب بعد نورش بیفته رو دیوار اتاق، یا مثلا وقتی صبح شده و خنکای اول روز رو‌حس می کنی و هنوز تو‌رخت خوابتی خصوصا اگه معشوق هم کنارت باشه و هر دو‌خواب، بعد چشاتو باز کنی سقف رو‌بینی که نور خورشید انعکاس پیدا کرده درسقف و از پنجره ی چوبی و‌مشبک نیمه باز خودش رو‌ رسونده به سقف

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۲۴
الهام

بی خوابی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۵۹
الهام