کاریز

کاریز محل خروج آب از قنات است و در من خروج دردها

کاریز

کاریز محل خروج آب از قنات است و در من خروج دردها

بی در و پیکرترین وبلاگی است که دیده اید
اینجا مخروبه ای است که دردهایم را در آن نجوا می کنم، سنگ صبورم است. مخاطب حرف هایی است که به هیچ کس نمی توانم بگویم...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
امروز صبح از خواب که بیدار شدم احساس خیلی عجیبی داشتم.
چند تا حس بد با هم، هم شرمنده گی، هم عذاب وجدان، هم افسردگی تقریبا
نماز صبحمو دیر شده بود که خوندم ولی خوندم.
خیلی آنلاینم بابت کارم، لعنت به شغل آتلاین و دورکار.
زندگیم چی میشه پس؟
والا!
ورزش
کتابام
مامانم
خونمون
بدنم
خودم
فکرم
آینده
نشد که همش آنلاین؟

نذر کردم پول گوشی مهدی رو بدم.
خدایا...

به دلم که سر می زنم یه جوریه
خدایا می ترسم
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۶ ، ۰۷:۳۱
الهام

چشم های من به اندوه تو عادت دارد..


سمت تو آمده ام حال دلم خوب شود...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۱۸:۳۷
الهام

رادرم مهدی وقتی عصبانی و ناراحت میشه دنیا تو سرم خراب میشه

لعنتی...


گند زده شده به همه دیروز و امروز و فردایم....


دلی ندارم دیگر.

آه خدا....


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۱۸:۰۱
الهام
باید با عشغ کار کنم
باید

عشغ«««««« به سبک نگارش یکی از دوستانم فیلسوف و نقاش ام است
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۱۳:۰۲
الهام
قبلنا می رفتم روی پروفایلش عکسشو می دیدم می گفتم: تو کجایی؟
در گستره ی ناپاک این جهان
تو کجایی؟

و قند کوچکی در دلم آب می شد.

اما درست وقتی دیروز زد دل و قند و قندون رو با هم شکست یکبار هم نرفتم روی پروفایلش
به جاش می گم: بری گم شی! به درک!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۱۲:۵۰
الهام
از دیروز که برجکم خراب شده حوصله ندارم کار کنم
شغلم هم در ارتباط با مردمه
باید بشینم پای حرفاشون و کمک شون کنم.
خسته ام
خسته ام از این کمک کردن ها و تموم نشدن مشکلات مردم...

کاش یکی میومد مشکلات خودم رو حل می کرد.
من با قلبی پاره پاره، خاطری حزین، برجکی به فنا رفته، باید لبخند زورکی بزنم
و بگم : بفرمایید!

آه....
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۱۲:۴۷
الهام

صبح زود از خواب بیدار شدم.

ولی دلم نمی خواست پاشم.

کاری نداشتم. هدفی نداشتن. مث مرده بودم.

خیلی وقته رنگ از زندگیم رفته.

درست وقتی بیست سالم بود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۰۹:۴۵
الهام

انقدرکه امروز گریه کردم چشام خسته شده خوابم گزفته

   :-\


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۰۰:۳۳
الهام
آخش
دلمدبرا وبلاگم تنگ شدم
چندین ماه نیومده بودم، گرد و خاک گرفته همه جا رو کلید و ندادم به همسایه.
همسایه وبلاگشو تعطیل کرده رفته
بی معرفت!
ت تلگرام پیام دادم بش بابا کجایی؟ زد بلاکم کرد.
یه وقتا نمی دونم چرا وقتی خیلی دلم می خواد در گوش یکی وزوز کنم همهانگارموشون رو آتیش زدن، یهوبا هم نیستن، یهوبا هم حوصله ندارن.
مهم نیست.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۰۰:۲۹
الهام
  1. خواستم دعاهای ناجور کنماما به جاش گفتم خدایا، منو بی خیالش کن.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۰۰:۲۴
الهام