کاریز

کاریز محل خروج آب از قنات است و در من خروج دردها

کاریز

کاریز محل خروج آب از قنات است و در من خروج دردها

بی در و پیکرترین وبلاگی است که دیده اید
اینجا مخروبه ای است که دردهایم را در آن نجوا می کنم، سنگ صبورم است. مخاطب حرف هایی است که به هیچ کس نمی توانم بگویم...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
دیشب متن و بلند و بالایی در ستایش گناه نوشتم
خودش گناه بود.
گناه دیگری هم کردم

دخترکی بود که من همه کاررکردم تا ازش دفاع کنم
اما در اصل من در ذهنم جنگی راه انداخته بودم
من برای خودم نوشتم تا به خودم ثابت شود که هر کسی اول انسان است
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۶ ، ۰۸:۴۵
الهام
چند روز صبحه با احشاسذ گناه از خواب بیدار می شم
نمی دونم چه مرگمه
شروع کردن روز در حالی که پر از حس گناهی خیلی خوب نیست
دلم می خواد ای کاش بیدار نشد بودم
دوباره بر می گردم توی رخت خواب

شایددلیل اینکه افسرده ها زیاد می خوابن همینه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۶ ، ۰۸:۴۲
الهام
همش دارم خودمو با همکارمو مقایسه می کنم
همونکه که قبلا دربارش گفتم

امروزم باز اینکارو کردم و تو کارهاش سرک کشیدم بازم خودمو منقایسه کردم
در کل روش های ما با هم خیلی تفاوت داره
منم مخاطب هام از کارم راضین و شاکی نداشتم ولی خب اون ببشتر مورد قبول همس
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۶ ، ۱۴:۳۲
الهام

لعنت به مردم آزارعحبا

پ چرا ملت انقدر بد قول شدن





موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۶ ، ۱۹:۵۸
الهام
خدایا
قول می دم همه ی نذر هامو ادا کنم

قبول شده باشم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۶ ، ۱۹:۵۵
الهام
خستگی
خستگی
خستگی

نگرانی
نگرانی
نگرانی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۶ ، ۱۹:۵۴
الهام
هوا ابر بود دم صبحی، ساعت ۷:۳۰ بیدار شدم
دیدم فضا فضای خوابه، تا ۱۰ خوابیدم
وقتی بیدار شدم بارون اومده بود و ابرا کنار رفته بودن و ابی ابی شده بود آسمون
یاد بچگیام افتادم
وقتی مدرسه می رفتم تو حیاط مدرسه به آسمون نگاه می کردم
حالا نه مدرسه ای بودم
نه دانشجو
تحصیلات عالیه ام تموم شده بود
به قول پیرمرد ها
ماآردمون رو کوبیدیم و الک ها را بیختیم

واقعا تاسف داره یه دختر ۲۷ ساله مثپیرزن ۶۰ ساله فکر کنه
پیری زودرس گرفتم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۶ ، ۱۱:۵۷
الهام

از ساعت ۷ صب تاحالا دارم بکوب کار می کنم





موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۶ ، ۲۳:۵۱
الهام

مردیم از این بی کسی هر کی اومد خشک و خالی نرید کامنتی چیزی خسته شدم از بس و دیوار رو نگاه کردم:/







موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۶ ، ۱۸:۳۴
الهام
ساعت ۷ صبح تا حالا بیدار دراز کشیدم رو کاناپه

کاری که در ارتباطژ مستقیم با مردمه خیلی گوهه

یه همکار داریم اولا با حوصله هست دوما بیکاره سوما انقدر بلده یه جوری حرف بزنه که طرف خودش می گه آقا ممنون چقدر کمک کردی

اون وخ من صب تا شب تا آنلاینم همشم سر درد دارم آخرشم می گن پس چی شد؟
چرا نگفتی؟
حالا من چکار کنم؟

انقدر به این جمله آخر آلرژی دارم که می خوام یکی رو خفه کنم اون وسط
می گم
چم چاره!!!!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۶ ، ۰۹:۰۸
الهام