بو
سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۲۵ ب.ظ
مثل سرماخوردگی که آدم سرش سنگین میشه، سرم سنگین شده از افسردگی.
باید برم بیرون امروز.تا ساعت سه ظهر خواب بودم.
خواب و افسردگی، دوتا دوست جون جونی!
کاریز
کاریز محل خروج آب از قنات است و در من خروج دردها
کلمات کلیدی
بایگانی
- آذر ۱۳۹۶ (۱۷)
- آبان ۱۳۹۶ (۱۴)
- مهر ۱۳۹۶ (۲)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۰)
- مرداد ۱۳۹۶ (۳۰)
- تیر ۱۳۹۶ (۴۶)
- خرداد ۱۳۹۶ (۵۰)
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
- ۹۶/۰۳/۱۸دل هره
- ۹۶/۰۳/۱۵پوچی
- ۹۶/۰۵/۱۰انگیزه یا همون گشنگی
- ۹۶/۰۳/۲۰مدرک
- ۹۶/۰۳/۱۸بالش
- ۹۶/۰۵/۰۹گند و گوه ۲
- ۹۶/۰۳/۱۱بی نظمی
- ۹۶/۰۵/۱۶پووول
- ۹۶/۰۳/۲۲قیمه
- ۹۶/۰۹/۰۴شوق
پیوندهای روزانه
۱۶ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۳۹
میرزا .....
میرزا .....
میدونی چی برات خوبه؟ بری تو یه جنگل یا روی کوه و از اعماق وجودت هی جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ بکشی و هی داد بزنی و هی ....خلاصه انقدر که به عرق بیفتی... بعد تا میتونی بدوی..... تمام انرژیت گرفته بشه بری خونه بشینی تو وان حموم (همونطوری با لباس-شئونات و این حرفا) کف بمالی به موهاتو بذاری یه ساعت سرت همونطوری کفمال بمونه و بعد هی دوباره جیغ بکشی و با کف دستت بکوبی به آب و بعد همه ی آبا رو با دوتا مشتت پرت کنی هوا و یه گند مالیه حرفه ای.... بعد خلاصه یکی پیدا میشه بزنه له و لورده ت کنه تا حساب کار دستت بیاد که انقدر نگی افسرده م... =))
پاسخ:
آخ گفتی میرزا... جنگل و کوه و سکوت و فریادهای منو... با لباس زیر دوش رفتن خیلی باحال بود!!!!:))))مرررررسی
آخ گفتی میرزا... جنگل و کوه و سکوت و فریادهای منو... با لباس زیر دوش رفتن خیلی باحال بود!!!!:))))مرررررسی