کاریز

کاریز محل خروج آب از قنات است و در من خروج دردها

کاریز

کاریز محل خروج آب از قنات است و در من خروج دردها

بی در و پیکرترین وبلاگی است که دیده اید
اینجا مخروبه ای است که دردهایم را در آن نجوا می کنم، سنگ صبورم است. مخاطب حرف هایی است که به هیچ کس نمی توانم بگویم...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

حفره

دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۵۴ ق.ظ

امشب یکی از بهترین و تقریبا کم یاب ترین آدم متفاوت و خاص زندگیم باهام خداحافظی کرد.

مدتی بود که سکوت های طولانی و چند هفته ای بین مون بود، می دونم که دخترهای دیگه ای هم هستن و ‌بودن.

خودش نمی دونه اما من واقعا واقعا ازش یاد می گرفتم، لحظات چت کردن باهاش واقعا برای من پر تب و تاب و پراسترس بود، مثل شاگردی در محضر استاد.

کسی بود که به خلوتم راهش دادم، به خلوتش راهم داد.

اما ما دو تا مسافر بودیم، و خلوتگاه مون حکم کاروانسرای مخروبه و قدیمی و خالی ای که جز صدای باد در کویر چیز دیگه ای نداشت، بود.مسافرهای رفتنی!

یه بار بهش گفتم درباره ی تو با همکارهام حرف زدم، حرف هاتو گفتم.

عوض شد.

خاصیت آدم ها اینه.

بعضی از چیزها و اتفاق ها نباید به حیطه ی آگاهی بیان، باید ناهوشیار باقی بمونن، زلال، بکر.

بارها من خداحافظی کرده بودم اما اون نمی خواست منو از دست بده. اما این‌دفعه وسط دعوای الکی و مسخره یهو گفت فایده نداره دیکه، خداحافظ.

پتک انگار به سر و قلبم کوبیده شد. این نشونه خوبی نبود، برای من یعنی یه شکست محکم، یک حفره ی خالی که همیشه خالی می مونه، آخه چه می دونی تو؟

بوش، بوی خوشی داشت، از سمتش بوی معرفت می آمد.

وقتی کسی رو از دست می دیم خیلی بیشتر برامون عزیز میشه، خوبی هاش چندبرابر می شن، و بدی هاش به چشم نمیان.

عادت داشت وقتی از خوبی هاش می گفتم خصوصیات بد اخلاقی شو می گفت. نمی خواستو نمی ذاشت تا ازش چهره ی خوبی توی ذهنم ترسیم کنم، انقدر دلم براش تنگه، تنگه، تنگه، که نگفتنی...


آه، آه، آه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۱۵
الهام

نظرات  (۱)

اینو باس طلا گرفت چــِـــسبوند به دیفال:
بعضی از چیزها و اتفاق ها نباید به حیطه ی آگاهی بیان، باید ناهوشیار باقی بمونن، زلال، بکر.
پاسخ:
:)))))