هیژده ساله و هشتاد سال
پنجشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۵۱ ق.ظ
مادربزرگم هشتاد سالشه
اما این اصلا دلیل نمیشه که مثل هشتاد ساله ها زندگی کنه.
مادربزرگم از نظر من بعضی وقتا پنج شش ساله است، بعضی وقت ها بیست سی ساله، و امثر اوقات چهل ساله. گاهی خیلی هیلی کم شصت هفتاد سال. هیچ وقت هشتاد ساله نبوده.
من مادربزرگم رو نمی بینم، یه دختر بچه ی شیطون و شکمو و البته یه دنده می بینم.
حالا من: ۲۷ سالمه(البته چند روزه که رفتم تو ۲۷ سال)
اما در اصل یه خانم پنجاه سالمه ام. نه شوقی، نه ذوقی، هیچچچچچی.
یه بار وقتی درست بیست سالم بود از بس فاطی و مهشاد روزگار رو برام سیاه کرده بودن زنگزدم مشاوره، باهام حرف زد. گفت می دونی تو مث زن های پنجاه ساله رفتار می کنی، نه هیجانی نه افت وخیزی
بزن بیرون بابا از خونه.
برو کوه.
برو ورزش.
برو بیرون با دوستات بچرخ، برید رستوران، برید کافه.
۹۶/۰۵/۰۵